اما بیشتر فریلنسرها به دنبال این هستند که چگونه شبکهسازی کرده یا نمونه کارهای شگفتانگیز ایجاد کنند. در این مقاله ما توصیههایی را در مورد نحوه فریلنسر شدن ارائه میدهیم، از جمله اینکه چگونه قبل از اینکه به سمت فریلنسری بروید آماده شوید، چگونه مشتریان را پیدا کنید، و اسرار برای زندگی شاد داشتن به عنوان یک فریلنسر چیست.
1. اهداف خود را تعیین کنید
یکی از اولین گامها درک دلیل خود برای فریلنسر شدن است. هدف خود را تعیین کنید. اگر شما ندانید به کجا میخواهید بروید، هیچ وقت در آنجا قرار نخواهید گرفت. اگر نمیدانید هدفتان چیست، هیچ وقت به اهدافتان نمیرسید.
کمی وقت بگذارید و این موضوع را که چرا میخواهید فریلنسر شوید را بررسی کنید. آیا میخواهید بیشتر با خانوادهیتان وقت بگذرانید؟ یا میخواهید سفر کنید و دورکاری انجام دهید؟ یا میخواهید کسب و کار خود را بسازید؟ نگران نباشید؛ پاسخ درست و غلطی وجود ندارد. احساسات شما با گذشت زمان تغییر میکند (این خوب است!) و به همان میزان دلایل شما برای فریلنسر شدن نیز تغییر خواهد کرد.
2. ذخیرهسازی پول
قبل از اینکه من به عنوان فریلنسر کار کنم، هزینه چند ماه خود را ذخیره کردم. در حال حاضر شما بچه نیستید، شما هنوز هم باید از عهده استرسهای مالی برآیید. به این ترتیب باید مطمئن شوید که هنوز هم میتوانید اجاره خود را پرداخت کنید و غذایی مناسب و معقول برای خوردن دارید.
دو ماه یا سه ماه بدون درآمد بودن را پیشبینی کنید. با داشتن این ذخیره مالی توانستم هر چیزی را که به مدت شش ماه برای شرکتم لازم داشتم را پرداخت کنم.
3. مشتریان را آماده کنید
وقتی شما شروع به کار میکنید، نمیخواهید روز اول کاریتان را صرف دوندگی به دنبال مشتریان کنید. در عوض تعدادی مشتری را برای زمانی که آماده کار هستید نگه دارید. شما میتوانید حتی با آنها شروع به کار کنید درحالی که هنوز در شغل تمام وقت خود مشغول به کار هستید و شبها و تعطیلات آخر هفته کار میکنید.
به این ترتیب شما احساس باشکوهی در زندگی فریلنسری خود خواهید داشت: ارتباط با مشتری، ضربالعجلها، تحویل کار، صورت حساب، تامین مالی و غیره. اگر حس خوبی ندارید، میتوانید صبح روز بعد به کار روزانه خود باز گردید. اگر شما نسبت به بخشی از آن کار تنفر دارید، به آنچه که شما سرانجام میتوانید به شخص دیگری محول کنید، نگاهی بیندازید، اما بعدا هزینه مضاعف آن را پرداخت کنید.
4. برای روزهای خود برنامهریزی کنید
وقتی شما وظایف واقعی را انجام میدهید لازم است آن را تکمیل کنید. شما به راحتی میتوانید در کانالهای Slack وقت بگذرانید، توییتر را چک کنید، یا برای الهام گرفتن نگاهی به Pinterest بیندازید. این موارد حس کار کردن به شما میدهد، اما هیچ کس برای این کارها پولی به شما پرداخت نمیکند. این مسالهای است که نزدیک به 10 سال است که گهگاه هنوز با آن مبارزه میکنم.
من متوجه شدم که با تقسیم کردن روزم به دو یا سه بخش، با یک وظیفه روشن برای دورهای از کارم بهتر میتوانم کار کنم. هنگامی که شما در شرکتی مشغول به کار هستید، صرفنظر از اینکه چه میزان کار باارزش را در چند ساعت انجام دادهاید، درآمد ماهیانه خود را دریافت میکنید. وقتی که شما شرکت خود را اداره میکنید، مسئولیت دارید تا مطمئن شوید پول در میآورید و تنظیم کردن کارها مهم است. فریلنسر شدن به معنای رهایی از برنامه نیست.
5. درک نیازهای مشتری
هیچکس به سمت شما نخواهد آمد مگر آنکه آنها مشکلی داشته باشند. آیا شما یک توسعهدهنده، طراح، حسابدار یا لولهکش هستید، مشتری شما دارای مشکلاتی است که برای حل آنها به شما نیاز دارد. این مهم است که به طور کامل نیازهای آنها را برای برنامهریزی راهحل مناسب درک کنید.
6. از دوستان و همکاران خود بیشتر استفاده کنید
هیچ گامی آسانتر از آن نیست که یک دوست، یک همکار سازنده، یا یک مشتری اسبق برای خود داشته باشید. من به خاطر توصیفاتی که مشتریان به من دادهاند بسیار سپاسگزارم، زیرا کلمات محبتآمیز خود را برای من خرج میکنند. علاوه بر این، محصولی که همه دوستان شما دوست دارند، مورد توجه شما قرار میگیرد، درست است؟
همین امر برای خدمات شما نیز انجام میشود. اگر بتوانید شبکه خود را برای حمایت از خودتان دریافت کنید (از طریق گفتگو، LinkedIn، گواهینامه در سایت یا معرفی) مزایای فوریای را دریافت خواهید کرد.
7. مشارکت با شبکههای آنلاین
کجا مشتریان بالقوه شما آنلاین هستند؟ آیا انجمنی وجود دارد که در آن صحبت کنند؟ گروه LinkedIn؟ صرفنظر از جایی که هستند سعی کنید به آنها برسید.
ارائه مشاوره رایگان، شما را در موقعیتی قرار میدهد که برای آنان باارزش خواهید بود. از آنجا که شما خود را در موقعیت مثبتی قرار دادهاید، کار کردن با شما انتخاب طبیعیتری برای آنها خواهد شد.
8. توجه بیشتری به مشتریانی که مکررا به شما مراجعه میکنند داشته باشید
سادهترین راه برای مشغول نگه داشتن خود به صورت تمام وقت نگه داشتن مشتریانی است که قبلا آنها را داشتهاید. این بدان معنا نیست که آنها مستحق رفتار بهتر نسبت به مشتریان جدید هستند، اما ارزش سرمایهگذاری در حفظ این روابط را دارند. مشتریان جدید ممکن است خیلی الهامبخشتر از مشتریان قدیمی باشند، اما معمولا در چیزی که جدید است راحتی و امنیت وجود ندارد.
9. یاد بگیرید غرور خود را فرو برید
سه سال پیش من از آژانسی تماسی دریافت کردم که از من پرسید آیا میتوانم به آنها کمک کنم. کاری که میخواستند فقط افزودن چند دکمه و ماژول به وبسایت بود. در حالی که این نوع کار مناسب برای من نبود، اما تصمیم گرفتم آن کار را انجام دهم.
از آن روز به بعد این آژانس در سالیان متمادی بزرگتر شد، و من هماکنون در تیم توسعه محصولات آنان هستم. چرا؟ با ایجاد این دکمهها من ارزش خودم را به آنها نشان دادم. هنگامی که این ارزش را به مشتریان خود ارائه میدهید، پاداش خواهید گرفت. گاهی اوقات شما باید از قسمتهای کوچک یک زنجیره شروع کنید.
10. شادی را پیدا کنید، سپس به موفقیت برسید
من قصد دارم شما را با یک راز که به تازگی آن را کشف کردم آشنا کنم. سالهای زیادی ما به دنبال مفهوم موفقیت بودهایم. اصطلاح موفقیت چه پول، شهرت، احترام یا چیز دیگری باشد، به این معناست که ما چگونه آنچه واقعا موفقیت است را تعریف کنیم.
وقتی ما خوشحال هستیم، کارها را بهتر انجام میدهیم. بهترین روش برای رسیدن به این خوشحالی برای همه ما متفاوت است، اما معمولا شامل خوب خوردن، ورزش کردن، ملاقات با دوستان و تماشای فیلم است. فقط آنچه را که دوست دارید انجام دهید. نحوه رسیدن به شادی را پیدا کنید، سپس به دنبال آن موفقیت خواهد آمد.
نظرات کاربران
0 نظربرای درج نظر باید لاگین کنید
برای ورود اینجا کلیک کنید
هیچ نظری درج نشده است